9 نشانه داشتن آینده موفق در برنامه نویسی

در این مقاله با 9 نشانه داشتن آینده موفق در برنامه نویسی آشناتون میکنیم.
مدت کوتاهی هست که شروع به آموزش برنامه نویسی کردی. با کمال ناباوری به متن قرمز از کنسول خیره میشی و بله یه خطای دیگه!
برای حل اون مشکل یک ساعت وقت گوگل کردن نیاز داری، روز به روز نا امید و گیج میشی ،
وازخودت میپرسی که ” اصلا من هرگز میتونم کد نویس خوبی بشم؟”
شجاع باش ، عذاب های تو بیهوده نیستن! ممکنه الان متوجه این موضوع نشی
ولی خوشحال میشی وقتی که بدونی چند نشانه مشخص وجود داره که نشون میده در راه موفقیت هستی.
هر کد نویس جدید باید از این جاده عبور کنه ، هر نشانه به سرنوشت تو یعنی موفقیت یا عدم موفقیت تو اشاره داره.
این مقاله خلاصه ای از نشانه هایی هست که تایید میکنه شما در نهایت موفق میشین.
بیاین ببینیم که این علائم چیه و علائمی رو که به خوبی موفقیت شما رو نشون میده ، شناسایی کنیم.
علامت 1. ذهن شما به طور طبیعی به سمت کد نویسی میره!
فکر کنم دیگه میدونین منظور من اینجا چیه. شما یک کنجکاوی “برنامه ریزی نشده” دارین.
حتی وقتی کار دیگه ای انجام میدین نمیتونین به کد خودتون فکر نکنین.
وقتی رانندگی میکنین ، در محل کار پشت میز خودتون نشستین ، روی تخت دراز کشیدین ، یا تو شهر قدم میزنین ،
تنها چیزی که فکر میکنین اینه که چطوری این مشکل کدنویسی رو حل کنین.
نمیتونین صبر کنین تا جلوی سیستم خودتون برگردین و ببینین آیا راه حلی که فکر میکنین جواب میده یا نه.
نمی تونین صبر کنین تا گوگل راه حلی پیدا کنه تا بفهمین چرا کد شما اونطور که باید جواب نمیده.
و هر مشکلی که داشته باشه ، نمیتونین صبر کنین تا دوباره جلوی کیبورد برین.
این نشو نه خوبیه! کنجکاوی سیری ناپذیری که دارین مثل یک جریان قوی هست که شما رو سریعتر به رودخونه میرسونه.
با داشتن این کنجکاوی برای ایجاد انگیزه دیگه نیازی به حفاری عمیق ندارین.
علامت 2. تمام وقت های آزاد خودتونو صرف کدنویسی میکنین!
این مربوط به علامت 1 هست ، اما چون فقط کنجکاو بودن کافی نیست باید زمان رو برای کدنویسی در اولویت قرار بدین.
اگر نتونین زمان کافی برای برنامه نویسی تعیین کنین ، هرگز وقت کافی برای پیگیری کنجکاوی تون پیدا نمیکنین.
پس ، از وقت خودتون عاقلانه استفاده کنین.
بسیاری از افراد کدنویسی رو یاد میگیرن در حالی که هنوز در یک کار تمام وقت کار میکنن.
این شرایط فقط مقدار محدودی وقت آزاد به اونا میده.
اگر مبتدیا اون زمان رو صرف کدگذاری میکنن ، این نشانه خوب دیگه ای هست.
این نشون میده که شما میفهمین تنها با تمرین میتونین بهتر بشین و میفهمین از تایم تفریح زدن و تمرین کردن چه تاثیر خوبی رو اینده تون داره .
اینکه ترجیح میدین وقت خودتونو برای کدنویسی بذارین تا اینکه آخر هفته به آن مهمانی برین،
نشون میده که میدونین علاوه بر وقت تلف شده در مهمانی ، روز بعد نیز خسته هستین و دیگه زمانی برای کد ندارین.
علامت 3. آموزشها رو در روش های غیر عادی تماشا میکنین!
وقتی پای سیستم نیستین ، آموزشهای داخل موبایل تون رو مشاهده میکنین.
شما از چیزی که الان میدونین راضی نیستین ،به نظرتون کافی نیست و میخواین بیشتر بدونین.
اگه نمیتونین صدا روشن کنین ، یک مقاله میخونین.
اگه در آموزش رایگان چیزی که نیاز دارین پیدا نکنین ، برای دوره ها هزینه میکنین.
شما در اتاق انتظار پزشک ، در اتوبوس یا قطار و در رختخواب تماشا میکنین یا میخونین.
شما وقت ناهار خود را صرف تماشای آموزش ها میکنین. شما هنگام خوردن غذای آماده خودتون مقاله ای رو می خونین.
شما می فهمید که آموزش ها ، تنها راه یادگیری تئوری هستن.
علامت 4. طراحی و تمرین میکنین ، میسازین و مستقر میکنین!
شما میفهمین که بین یادگیری و تمرین چیزی که یاد میگیرین تفاوتی وجود داره ، که یادگیری واقعی ناشی از تمرین هاست.
شما میدونید که آموزشها کل داستان رو برای شما تعریف نمیکنن و وقتی زمان طراحی و ساخت هست ،
تمام جزئیاتی که این آموزش از اون عبور کرده همه ی اون طراحی رو در بر نمیگیره، و ناگهان ارور ها ظاهر میشن.
شما در جهنم آموزشی گیر نمیکنین. شما چیزهایی میسازین ، بعد آنچه رو که ساختین مستقر میکنین.
در دنیای واقعی ، مردم برای آموزشهایی که دیدین به شما هزینه نمیدن ، اونا وب سایت شونو بدون اشکال از شما میخواند.
بنابراین ، شما هاست رایگان پیدا کرده و وب سایت خودتونو در اینترنت مستقر میکنین.
برای دوستان و خانواده خود وب سایت درست میکنین. بازخورد اونارو میگیرین و مجموعه ای از پروژه ها رو میسازین.
و در نهای شما چیزهایی برای دنیای واقعی درست میکنین.
علامت 5. یک نقشه راه دارین و به اون پایبند هستین!
شما میفهمین که زبان های برنامه نویسی در خلا وجود ندارن. بنابراین ، شما یک نقشه راه دارین که به شما میگه چه زبانهایی رو باید به چه ترتیب یاد بگیرین.
نقشه راه همچنین به شما میگه که هر زبانی کجا استفاده میشه و چه چیزهایی میتونین با اونا بسازین.
شما بدون دونستن چگونگی استفاده از هر زبان ، و اینکه آیا پس از فراگیری اون میتونید چه کاری بکنین ، هیچ وقت اونو یاد نمیگیرین.
به عنوان مثال ، اگه نمیخواین یک صفحه وب بسازین ، چرا Javascript یاد بگیرین؟
شما مطابق با هرچیزی که برنامه ساختنشو دارین یاد میگیرین که چه زبانی یاد بگیرین.
هر از گاهی از نقشه دور میشین و با برنامه نویسی کارهای سرگرم کننده انجام میدین، مثل ساخت یک بازی ویدیویی کوچیک.
اما در کل ، شما چشم تون به هدف نگاه میکنه و از نقشه خود خیلی دورنمیشین.
و میفهمین که لذت بردن از چیزهایی که یاد می گیرین چقدر خوبه، اما اگه چیزهای غیر تصادفی خیلی غیرمستقیم رو دنبال کنین،
نمیتونید یک برنامه یا وب سایت کامل بسازین.
شما میاد میگیرین که با داشتن چیزهایی که به نقشه شما مربوط میشن ، لذت ببرید و یادگیری مفید ،مرتبط و متعادلی داشته باشین.
این امر به ویژه اگه قصد دارید به عنوان یک توسعه دهنده شغل پیدا کنین بسیار مهمه.
شما میدونین که اگه فقط بتونین ده ترفندغیر مرتبط با کد خوتون انجام بدین ، هیچ کس شما رو استخدام نمیکنه.
و اگه دیگه لذت نمیبرین ، نقشه راهی جدید ایجاد میکنین و اونو به قسمت های کوچک زیادی برای انجام دادن تقسیم میکنین.
علامت 6. به ارور های ترسناکی بر میخورین و با کمک گوگل حلشون میکنین!
پیام های خطا مربی خصوصی همیشگی شما هستن. روز و شب اونجا هستن و به شما اجازه نمیدن دست از پا خطا کنین.
ولی چه مربی خوبی! حتی لازم نیست به اون پول بدین.
او میتونه همه جا باشه! در کنسول شما ، در ترمینال شما ، در پایگاه داده شما و … او واقعاً مثل یه پسر بچه ست ،
هیچ چیزی از اون عبور نمیکنه. کلی عذاب آور هم هست. میتونین سرش داد بزنین و فحش بدین ، اون بدش نمیاد.
اون همیشه برای شما خواهد بود. خیلی ممنون پسر!
از اون نپرسین که کجا میتونه راه حل رو پیدا کنه. اون فقط اونجاست تا به شما بگه دقیقاً چه مشکلی داره.
او در این مورد کارش عالیه. 500 خط متن قرمز دقیقاً برای شما سفارشی شده.
اگه از درس های اون خسته شده اید ، پیام های اونو پاک میکنین اما این فقط راه کمتر دیدنشه.
وقتی خطایی در کد شما وجود داره ، باید راه حل اونو پیدا کنین. و هیچ راه دیگه ای وجود نداره.
پس این کاری هست که شما انجام میدین. سعی میکنین متوجه بشین که دقیقاً چه چیزی باعث بروز خطا شده تا به شکلی دیگه به کد شما وارد نشه.
شما در یادداشت های خودتون یک تب ویژه برای “خطاها” دارید. وقتی بعد از ساعتها کار با گوگل راه حل رو پیدا کردین ،
پیام خطا رو با راه حل آن کپی میکنین و اونو یادداشت میکنین. این شما رو به سمت علامت بعدی سوق میده.
علامت 7. کد ها رو یادداشت کرده و نگه میدارین!
هیچ کس نمیتونه همه چیز رو به یاد بیاره. وقتی با حجم زیادی کد و خطای برطرف شده روبرو شدین ،
اونارو در برگه OneNote خود کپی پیست کرده و برچسب گذاری میکنین.
و پس از شش ماه ، وقتی به یاد میارین که این مشکلی قابل حله اما چگونگی حل اونو یادتون نمیاد،
فقط برچسب هاتونو جست و جو میکنین و زمانی که پیداش کردین ، روز شما ساخته میشه.
یادداشت ها یه خود آموز شخصی برای آینده شما هستن.
علامت 8. خواب های کد نویسی رو میبینین!
واقعا ، شما در مورد برنامه نویسی خواب میبینین. هر برنامه نویسی این تجربه عجیب رو داشته.
اگر هنوز این مورد رو تجربه نکردین ، شاید 100٪ علاقه به کدنویسی ندارین.
برنامه نویس ها رویاهایی مثل پیام های خطا ، حل اون ، ساختار دقیق پایگاه داده شون و تعداد زیادی چیزهای مرتبط با برنامه نویسی رو خواب میبینن.
حتی جوک ها و الگوهای رفتاری در این مورد وجود داره:
حتما شنیدین که برنامه نویس ها نیمه شب برای کدنویسی به طور یهویی از خواب بیدار میشن چون اونا خواب حل مسئله شونو دیدن!
تجربه معمول دیگه اینه که بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب ، یا در عرض چند دقیقه از خاموش شدن نور ، از راه حل مطلع میشن.
این نشانه خوب دیگه ای هست که نشون میده ذهن شما کاملاً درگیر یادگیری شما شده.
علامت 9. همیشه به برنامه نویسی بر میگردین
همه ما انسان هستیم. گاهی اوقات وقتی کارها خیلی سخت میشه تسلیم میشیم.
بعضی اوقات اتفاقات زندگی مثل بیماری ، فاجعه شخصی یا تغییر شغل رخ میده که زندگی ما رو مختل میکنه و ما رو از رویاهایمون دور میکنه.
استراحت یک روزه یک هفته میشه ، گاهی یک ماه میشه ، تا اینکه عادت کدنویسی شما از بین میره.
یهو یک روز شما تنها نشستین و یک اتفاق خنده دار رخ میده.
این مثل یک نسیم ملایم که شما را وسوسه میکنه تا دوباره به ساحل ناشناخته برین ،از ذهن شما عبور میکنه.
شما اونو از ذهن خودتون خارج میکنین ، اما افکار همچنان برمیگردن و میدونین که نمیتونین ازش فرار کنین.
ویرایشگر خودتونو باز میکنین و به آخرین سطرهای کد تون خیره میشین.
تعجب میکنین که اگه تسلیم نمیشدین چقدر تا الان پیش رفته بودین. و دوباره عادت کد نویسی تو جریان پیدا میکنه .
و بنابراین هر بار که تسلیم شدین ، دوباره برمی گردین. دوباره و دوباره.
هر بار قسم می خورین که تسلیم نمیشین و کمی جلوتر میروین. در اعماق قلب ، شما میدونین که این کار رو تا انتها انجام میدین.
یه روز وقتی به گذشته نگاه میکنین ، متوجه میشین که این نشانه ها شاخص های واقعی موفقیت بودن.
اگه علائم بالا در شما وجود داره ، پس تسلیم نشین ، شما در راه موفقیت هستین…
خب امیدوارم از این مقاله خوشتون اومده باشه، ممنون از زمانی که برای خوندن این مقاله گذاشتین، لطفا مقاله های ما رو فراموش نکنین.
دیدگاهتان را بنویسید